از ابتدا که ما کمر همت خدمت به مردم مزینان را بستیم وبا تاسیس موسسه خیریه ای بنام حضرت نرجس خاتون (س)در این راه گام برداشتیم تعدادی از فرهیختگان از جمله استاد علی جعفری،عزیزان فعال در شاهدان کویر و خیلی از دوستان دیگر با ارسال مطالب خود موجب دلگرمی و امیدواری به تداوم چنین راهی را برایمان ایجاد نمودند و در حال حاضر حجت الاسلام حبیب اله عسگری با ارسال پیام و شعری موجب مسرّت گروه همکار در موسسه گردیده که در زیر عین مطلب ایشان باز نشر می شود:
می گویند مزینان دارالمومنین است ،سوابق علمی و فرهنگی از مدرسه علمیه و از
نخبگان آن از روحانی دانشگاهی بخصوص خاندان با فضیلت شریعتی که مشهورترین
آنها استاد محمدتقی شریعتی مشرح نهج البلاغه مفسر قرآن و بذر افشان انقلاب و
باز ناگفته پیداست که فرزند برومندش اندیشمند و متفکر توانا دکتر علی
شریعتی که سهم عظیمی در سرنوشت انقلاب و عوض کردن سیر تاریخ از مارکسیسم به
اسلام است و تاثیر گذار در نسل جوان است و آثاری ماندگار دارد اگرچه خالی
از اشتباه نیست و کیست که اشتباه نکند و دریغا که امروز بعضی ها او را به
مسلخ برده اند و به یقین می خواهند نقش او را نادیده بگیرند دوستانی که
اورا مطلق و جهالی که او را تکفیر می کنند بالاترین ستم را بر او روا داشته
اند. سزاوار است او را در عشق به قرآن و اهل بیت ستایش کنیم.او شیفته
خاندان پیامبر عاشق علی محو در حسین شده بود. زادگاه او از علاقه شدید به
اهل بیت که گویی در گوشه و کنار مزینان موج می زند دارای هیائات ؛تکایا ؛
مساجد و محافل فرهنگی دینی و دارای مدارس متعددی است اکنون این دیار نسبت
به سوابقش از مرحمت انقلاب کمتر بهره برده است محلی که بیش از هفتاد شهید
والا مقام دارای دو پدر سه شهید است ودو پدر دوشهید حالا که امیدی نیست که
دولتی ها کمک کنند مردم تنها به عزاداری اکتفا نکنند هر چند عاشورای مزینان
را می توان گفت نسبت به خودش و منطقه اش بی نظیر است. اما عاشورا پیام
دارد هدف دارد فلسفه دارد نجات مردم از مرگ تدریجی و توجه به مساکین
معلولین و بچه های یتیم را و بی سرپرست را می طلبد. مرکز بهزیستی آن که به
همت جمعی از خیرین ساخته شده برای اداره ی ایتام معلولین پیرمرد ها و پیرزن
ها به کمک مردم غیرتمند ولایتمدار محتاج است. بهمین مناسبت اینجانب عسکری
مزینانی چند بیتی به عنوان هدیه خدمت شما تقدیم می دارم
محتاج به راهنمایی شما و گذشت شما هستم.(والسلام)
این کویر پر ستاره بهترین وادیستی
بر شما بادا مبارک چون در اینجا زیستی
چون نفس در سینه ات احساس آرامش کند
با نشاط آید برون بینی هنوز باقیستی
صحت و آب قنات خوشگوار داری خوش است
نیست معیار و ملاک روستایی یا شهریستی
مستعد فکر و دانش بیشترش روستایی اند
شمع تاریخ زمان ما مزینانیستی
گر که روستا خوانمش نبوَد ستم بر اهل آن
عاقلان پرسند چه داشتی و چه داری چیستی؟
هم حسینی و علی اکبری آباد شد
نوبتی هم گر بُوَد سهم ابوالفضلیستی
این مدارس این مساجد این همه هیئت چرا؟
عقل می گوید بس است هم کافی و وافیستی
منصفانه کن قضاوت اولویت با کجاست؟
اهل شورایی بگو درمانگه و بهزیستی
مسجد و محراب و هیئت مقصدش خدمت بُوَد
گر که غیر این بُوَد از محتوا خالیستی
مرکزی بهزیستی لازم بُوَد در این محل
بهر محرومان و معلولان چقدر عالیستی
صاحب مال و منال ؛ اکنون زمان خدمت است
می کنی باور ولی آنجا دگر فانیستی
بهترین انفاق اکنون بهر این مرکز بُوَد
باقیات و صالحات است هر کسی بانیستی
عسکری ام ؛ نیم قرن وقف مزینان بوده ام
دوستی گفتا مگو؛ تا نشنوی تو کیستی؟
شغل ما وعظ و خطابه درس و بحث و مِنبَر است
هر که را ترس از سخن نیست گویمش هادیستی