دوست عزیزم اکبر مزینانی (علیشاه) موسسه و وب سایت را مورد لطف خود قرار داده و برایمان شعری در همین ارتباط ارسال کرده اند که ضمن تشکر از ایشان عین آن را در زیر می آوریم.
ای که داری مرام انسانی / خیز از جا بکن تو احسانی
دستِ درماندگان بی کس گیر / کن تو انفاق اگر مسلمانی
سفره ات گر بود بسی رنگین / ده به بیچاره لقمه ی نانی
پرچمی شد علم برادر جان / می کنم از تو هم فراخوانی
خواهرا از تو هم کنم دعوت / همتی کن به عهد و پیمانی
تو بپیوند به نرجس خاتون / داده ات گر خدا فراوانی
اندر این راهِ خیر قدم بگذار / تا کنی رفع هر پریشانی
دست ما را بگیر در این راه / ای عزیز آشکار و پنهانی
بهر خیر استخاره لازم نیست / یا لبت را بَری به دندانی
بر مریضان تفقّدی بنما / تا علاجی کنی و درمانی
از جوانان ز لطف دستی گیر / تا بگیرند سری و سامانی
چتر خود بر سر یتیمان گیر / شو بر آنان تو جان جانانی
گر که خدمت کنی به خلق الله / حق دهد عمر بیش ارزانی
از برای جهادِ راه خدا / شو تو آماده ای مزینانی
با اکبر مزینانی(علیشاه) به قلم خودش بیشتر آشنا شویم :
اینجانب
اکبر مزینانی فرزند علی معروف به علیشاه متولد 1341 مزینان هستم که
تحصیلات ابتدایی را در زادگاهم گذراندم و به دلیل تأمین معیشت زندگی راهی
تهران شده و از ادامه تحصیل بازماندم.
از دوران کودکی به شعر علاقه داشتم و با اشتیاق اشعار و مدایح مذهبی را حفظ کرده و با خود زمزمه می کردم.
به مرور علاقه ام به شعر بیشتر می شد ، تا با اوج گیری انقلاب اسلامی و تقویت انجمن های اسلامی در مزینان به مناسبت مجالس انقلابی – مذهبی آن دوران اشعاری سرودم و به صورت مداحی یا تک خوانی در آن روزها استفاده شد.
در دوران دفاع مقدس نیز که به خدمت سربازی رفتم و همچنان به مناسبت های مختلف اشعاری را در دفترچه ام یادداشت می کردم و بعد از آن برای مدت حدود 10 سال دیگر شعری نسرودم تا اینکه به مناسبت مراسم ازدواج برادرم شعری گفتم که مورد تشویق دوستان و آشنایان قرار گرفت و دوباره به شعر و شاعری روی آوردم.
پس
از آن اشعار خود را با مضامین مذهبی ، اجتماعی و غیره در دفتری جمع آوری
کردم
این شعر که در بالا آورده شده برای زحماتی است که دوستان در موسسه نرجس خاتون(س)مزینان متحمل شده و از باب تشکر از آنها می باشد.